السلام علیک یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

 

       

خانم!

رود به خواب،

دو چشم از خیال او؟

هیهات!

بود صبور

دل اندر فراق او؟

حاشاک!

بایدش به نظاره بنشینیم،

جمال جمیلش را،

چه کنم؟گر رود از پی خوبان دل من معذور است

درد دارد،چه کند،

کز پی درمان نرود

زودا مرا بازگوی که:

«او» ، کجاست بارگاهش؟!

«فاطمه» را می گویم.

دخترم !

عود افروخته ای بود که آرام بسوخت!

یعنی چه؟!

یعنی:

همه از سوی خدا آمده ایم،باز هم

رهسپر کوی خداییم همه!.

خانم!

هیچ فهم نتوانم نمودن!

دخترم!

او را نمیگویی مگر؟

هموکه شامش بُدی دلگیر،

همه صبحش بُدی دلتنگ!

پشت سر را می دید،

دشت تا دشت،

غم و غربت و سرگردانی!

پیش رو می دید،کوه تا کوه،

پریشانی و بی سامانی

سینه اش سنگین بود،

قوّت آه نداشت

جز غم و رنج توانکاه نداشت،

نه ، همان فاطمه را می گویی؟!!

دخترم !

او رفت ، «خاموش»!

یعنی که رخت بربست !

زندگانی را درنوشت!

جامه تن را بگذاشت!

خانم!

ضریحش کجاست؟!

مزارش کجاست؟!

دخترم!

پوشیده است !

نا پیداست!

پنهان است!

پنهان؟!چرا؟!

دخترم!

مگر نه آن است که،گنجها،همه ناپیدایند!

از این هم که بگذریم،گفتمت:

اگر نبود «او»،

«پیامبر» نبود،

و نه «علی»

و نه «هستی»!

یعنی که او«ریشه»را مانند است،

و ریشه ها مگر نه آنست که همه«پنهان»اند؟

و بایدشان بود نیز.

دخترم!

از یک بوته گل،چه توانی دید؟!

چه توانم دید؟!معلوم است،

«ساقه»ها را،

«برگ»ها را،

«گل»ها را!

و دیگر چه؟!

و دیگر؟! هیچ!

هیچ؟!

آری،یکی چیز دیگر نیز باشد

اما نتوانم دید!

و آن؟!

«ریشه» است.

و همان «ریشه»،دخترم!

اگر نمی بود، نه «ساقه»ها را خبری می بود،

و نه «برگ«ها را،

و نه «گُل»ها !

که اینان همه هر چه دارند،

از آن دارند،

از همان ناپیدا،

همان «ریشه» !!!!

«مهدی سهیلی»

جايگاه ويژه حضرت فاطمه زهرا (س) در اسلام به عنوان یک زن

آنچه در اين مختصر مورد بحث است نكاتى در مورد جايگاه ويژه حضرت فاطمه زهرا (س) در اسلام به عنوان يك «زن» است، و از همين رهگذر است كه مى توان به ديدگاه مكتب مترقى و حيات بخش اسلام نسبت به زنان دست يافت، كه قطعاً ديدگاهى جديد و همراه با پايه هاى حقوقى اصيل و قابل ارايه در جهان انديشه و علم امروز مى باشد.
ابتدا لازم است نظرى داشته باشيم به ديدگاه هاى ملل و اقوام مختلف نسبت به زن، سپس مقايسه اى بين آن نظرها و بين ديدگاه اسلام داشته باشيم، تا اين نكته مهم بر همگان روشن شود كه: جايگاه زن در جامعه و آزادى هاى مشروع و معقول آن، و نيز احترام ويژه و فوق العاده اى كه زنان در خانه و جامعه بايد داشته باشند مطلب جديدى نيست كه بعضى ها خود را مبتكر آن مى دانند بلكه اين عين ديدگاه مترقى اسلام است كه پانزده قرن پيش طرح و ارايه شده است و شواهد كافى نيز بر آن دلالت دارد.
اينك بنگريد ديدگاه اقوام و ملل را در ارتباط با جايگاه «زن.»
الف - آفريقا: در آنجا زن حكم كالا و ثروت داشت و خريد و فروش مى شد براى كارهاى سختى چون كشاورزى، شخم زدن و ...
ب - هند: دختران را از پنج سالگى شوهر مى دادند و حقى بر آن ها قايل نبودند.
ج- هند: چون شوهرى از دنيا مى رفت، همسرش را هم با او مى سوزاندند.
د- چين و تبت: براى كاستن از قدرت راه رفتن زنان پاهاى آن ها را در بدو ولادت در قالب آهنين مى نهادند و تا سن پانزده سالگى او را با همان قالب نگه مى داشتند و چون قالب را بر مى داشتند پاها كوچك مانده بود و امكان راه رفتن زياد وجود نداشت.
هـ- يونان: با آن كه يونان را مركز علم و فلسفه و حكمت دانسته اند اما هر زنى كه دو بار دختر مى زاييد در دادگاه محاكمه و جريمه مى نمودند، و اگر براى بار سوم باز هم فرزند دختر به دنيا مى آورد، محكوم به اعدام مى شد !
وـ حجاز: در حجاز و عربستان دختران را زنده به گور مى كردند و اين امرى بسيار عادى و همگانى بود.
قرآن كريم هم در اين امر گواهى داده است كه چون به مردى خبرى مى دادند همسرش دختر زاييده رنگ مى باخت و سياه مى شد و به شدت خشمگين مى گشت، از شدت خجالت از مردم فاصله مى گرفت و آن دختر را به نحوى نابود مى كرد كه شايع ترين كيفيت آن، زنده به گور كردن بود.
ز- جهان امروز: حتى در جهان متمدن امروزى نيز از وجود «زن» به عنوان ابزارى براى خوش گذرانى و شهوت رانى هوسبازان، و وسيله اى براى كسب درآمد بيشتر سرمايه داران، و دستاويزى براى تبليغات اقتصادى و سياسى فرصت طلبان استفاده مى شود، و اين اوج حقارت و ذلت براى زن است نه آزادى و عزت و كرامت!
ح- مشاغل اساسى : طبق آمار جهانى ۱۹۹۴ ميزان اشتغال زنان در مشاغل مهم بدين شرح است.
۱- از ۱۸۴ نفر سفير كشورهاى مختلف در سازمان ملل متحد فقط شش زن سفير هستند.
۲-از ۳۲ آژانس و سازمان تخصصى سازمان ملل متحد، تنها چهار آژانس توسط زنان اداره مى شود.
۳- در سال ۱۹۹۳ فقط شش كشور داراى رييس جمهورى زن بود.
۴- ميانگين نسبت زنان نماينده در پارلمان هاى جهان از ۱۲درصد در سال ۱۹۸۹ به ۱۰ درصد در سال ۱۹۹۳ كاهش يافته است.
۵- سه چهارم زنان ۲۵ سال به بالا در اكثر كشورهاى آفريقايى و آسيايى بى سواد هستند.
۶- دو سوم بى سوادان جهان، زنان هستند.
۷- زنان در مشاغل يكسان با مردان به طور متوسط ۳۰ درصد الى۴۰ درصد كمتر از مردان دستمزد مى گيرند.
و اين ها همه در حالى است كه فرياد جهان امروز در مورد آزادى هايى كه به زنان داده و حقوق متقابل آنان با مردان، گوش فلك را «كر» كرده است و تبليغات فريبنده در اين زمينه غوغايى كاذب را در سطح جهان به راه انداخته، به طورى كه بسيارى غافلانه مى پندارند كه در غرب امروز، بهشت موعود زنان فراهم آمده و آرمان عزتمند زن تحقق يافته است، در حالى كه آنچه واقعيت دارد كاملاً غير از آن است كه در بوق هاى استكبارى و منافع طلبانه القا مى شود.
ما معتقديم كه فقط مكتب اسلام است كه آن گونه كه شايسته و بايسته است بر جايگاه رفيع زن تاكيد نموده و خلقت زن و مرد را يكسان دانسته و با بيان يك كلمه «خلقنا» بر اين امر مهر تاييد زده است: «انا خلقناكم من ذكر و انثى». زن را مانند مرد داراى روح الهى و مسيرى هموار براى ترقى مى داند، به زن حق حيات و مالكيت و عهده دارى مناصب مختلف مى دهد، زن را شريك مرد و عامل بقاى نسل بشرى مى داند.
اگر بخواهيم به صورتى روشن و فهرست وار به ديدگاه اسلام نسبت به زن اشاره كنيم بايد چنين بگوييم كه محورهاى مختلفى مورد توجه شارع مقدس اسلام مى باشد كه بدين شرح است:
۱- خداوند خواست ارزش زن را عملاً به جهانيان بفهماند از همين رهگذر بود كه ذريه و نسل پاك پيغمبر و برگزيدگان را در وجود دخترش قرار داد و چنين مقدر كرد كه امامان و پيشوايان و رهبران دينى اسلام از نسل زهراى اطهر به وجود آيند.
۲- قرآن مجيد آنقدر زن و مرد را به يكديگر نزديك و داراى حقوق مساوى مى داند كه از آنان به «لباس» تعبير مى كند و مرد و زن را لباس يكديگر مى داند: «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» و اين لباس است كه شخصيت و آبرو به انسان مى دهد، حافظ انسان از بدى هاست، و زشتى هاى انسان را مى پوشاند.
در حقيقت اسلام زن و مرد را مكمل يكديگر مى داند و شريك زندگى و همسر و همراه در راه اداره خانواده يكى را مدير داخلى و ديگرى را مدير خارج خانه مى داند. و در عين حال باب مشورت و همفكرى در تمامى امور را براى سلامت زندگى در پيش روى زن و مرد گشوده نگه داشته است.
۳- مهمترين مقامى كه براى زن در نظر گرفته شده و از مختصات او است و مرد فاقد آن است اين كه بچه در رحم زن رشد مى كند و ساخته مى شود و حتى به بدنش روح دميده مى شود. يعنى رحم مادر مهبط روح است همان روحى كه «قل الروح من امر ربى» و چون انسانيت انسان به روح او مى باشد پس به وجود آمدن انسان در روح مادر محقق مى شود. و خداوند متعال در قرآن مجيد اين مطلب مهم (يعنى نفخ روح در بدن كودك) را و اين كه او «احسن الخالقين » است را به محل رحم مادر مربوط كرد، نه به صلب پدر.
۴- آوردن زن توسط پيامبر (ص) در صحنه مباهله گوياى ارزشمندى زن در مكتب اسلام است.
در آوردن زن آن هم شخصيتى مثل حضرت زهرا (س) كه نمونه عالى و منحصر به فرد زن مسلمان است در يك چنين امر دينى و خطير و سرنوشت سازى، بدين منظور بود كه آن برداشت تنفرآور جاهليت را از زن محو سازد، چه آنان براى زن هيچ گونه ارزش و منزلت قابل ذكرى قايل نبودند بلكه بر عكس زن را منبع شقاوت و بدبختى مى دانستند كه براى قبيله خود ننگ و عار به همراه دارد و مظنه خيانت است.
از اين رو احدى تصور نمى كرد روزى شاهد باشد كه زن در مساله حساس و سرنوشت ساز و حتى مقدسى مثل مباهله شركت داشته باشد تا چه رسد به اين كه شريك مدعى و شريك در دعوت براى اثبات آن باشد (و نساء نا و نساءكم).
۵- اين سخن نورانى امام راحل را فراموش نكرده ايم كه فرمود: «از دامن زن، مرد به معراج مى رود.»
يعنى عزت مرد در سايه زن است، حال چه مادر باشد و تربيت كند و چه همسر باشد و مرد را در بحران ها و دوراهى ها به بهترين راه هدايت كند.
ذكر يك نمونه تاريخى مناسب اين مقام است:
وقتى قاصد امام حسين (ع) زهير بن قين را براى يارى فراخواند و زهير از رفتن امتناع كرد و گفت: بنا دارم با حسين روبه رو نشوم، اين همسر او بود كه او را از تحير به در آورد و گفت: چگونه نشسته اى و پاسخ پسر پيغمبر (ص) را نمى دهى و ... و بالاخره او را وادار به پاسخ مثبت دادن كرد. او رفت و يارى رسانى به حضرت را پذيرفت و كربلايى شد و با شهادت خود در روز عاشورا به فيض و سعادت بزرگ نايل گرديد.
۶- جايگاه ويژه زن در تاريخ از ديدگاه وحى قابل توجه و بررسى است. در سوره هاى آل عمران، مريم، طه، انبيا، قصص، مجادله، ممتحنه، تحريم، و مسدآياتى وجود دارد كه در مورد جايگاه زن در تاريخ است. چون جايگاه زن در تاريخ را از ديدگاه وحى بنگريم، به زودى چنين نتيجه مى گيريم كه در نگاه وحى، زن را در تاريخ حضورى است جدى و تعيين كننده، اما به دور از خود نمايى.
به تعبيرى ديگر، زنان بزرگ در تاريخ حضور داشته اند اما خودنمايى نكرده اند.
در نگاه قرآن، سلسله جنبانان بزرگترين جريان تاريخ، شمارى زنان گمنام بوده اند.
مهمترين محورها «زن و مادرى» و «زن و سياست و حكمرانى» است كه مورد توجه قرآن كريم قرار دارد.
۷ - در آينده درخشان جهان كه از آن اسلام است جايگاه خاصى براى زن در نظر گرفته شده است در اين زمينه به يك روايت بسيار مهم كه بشارتى بزرگ است براى جامعه زنان مسلمان اشاره مى كنيم. امام صادق(ع) در حديث طولانى در مورد امام زمان (عج) و ظهور آن حضرت فرموده اند: ياران (و صاحبان پرچم) او سيصد و سيزده نفرند كه پنجاه نفر آن ها زن مى باشند.
۸- نكته مهم اين كه به بركت انقلاب شكوهمند اسلامى كه به رهبرى امام خمينى (ره) - كه اتفاقاً ميلاد با سعادتشان مقارن با سالروز ولادت مادرشان فاطمه زهراست و اين خود نشانى از ارتباط عميق جسمى و روحى بين او و آن بانوى مكرمه دارد-به پيروزى رسيد و قريب سه دهه است كه بر تارك جهان مى درخشد، زن ايرانى به جايگاه اصيل اسلامى خود نزديك مى شود و جامعه بانوان كشور در صدد رهبرى خردمندانه و برخاسته از دين نسبت به زنان روشنفكر و آگاه و انديشمند جهان است.
در نظام مقدس اسلامى ما، به زنان آن گونه نگريسته شده كه اسلام مى خواهد: ۱- برابرى در بسيارى از امور با مردان ۲- هدايت و اداره خانه ۳- تربيت صحيح فرزندانى كه در عرصه جنگ و سازندگى اعجاز آفريدند ۴- حضور در صحنه هاى اجتماعى كشور ۵- عهده دارى مناصب مهم سياسى كشور در قواى مقننه، مجريه و قضاييه ۶- حضور فعال در محيط هاى علمى و آموزشى ۷- پيشرفت فنى و علمى و نوآورى ها و ابتكارات و اختراعات ۸- عهده دارى مناصب كليدى فرهنگى، و تاثيرگذارى بر فرهنگ جامعه ۹- دخالت فعالانه در هميارى هاى اجتماعى ۱۰- حضور جدى در صحنه هاى ورزشى و ...
اين ها همه و همه نمايانگر نقش بانوان مسلمان در سرنوشت جامعه است كه جايگاه زن مسلمان را از ديدگاه اسلام روشن مى سازد.
اما مهمتر از همه اين است كه اگر الگوى حركتى زنان جامعه ما حضرت زهرا (س) است، بايد به اين نكته اساسى توجه نمود كه زن چون گوهرى گرانبها بايد در پوشش حجاب و عفت مستور بماند تا از سوء استفاده هوسبازان نابخرد در امان باشد و با فراغت خاطر بتواند به فعاليت هايش ادامه بدهد و آن گونه كه شايسته او است نقش آفرين باشد.
اصولاً رمز موفقيت زن مسلمان نسبت به سايرين همين است كه در اسلام شرط اساسى حضور بانوان در جامعه همانا رعايت عفاف دينى و متانت شخصى دانسته شده است، و ترديدى نيست كه مساله حجاب بر خلاف تصور برخى از روشنفكران بى خبر از محتواى كتاب و سنت - ريشه اى قرآنى دارد و سنت نيز بر آن گواه است، و در نظر عقلاى عالم اگر به دور از تعصبات به قضيه بنگرند، حجاب مصونيت است نه محدوديت.
و بسيار بجا و مناسب است كه در پايان اين مقاله اشاره اى داشته باشيم به بيانات رهبرى كه چادر را بهترين حجاب و نشانه ملى و ريشه سنت و ايرانى بودن ما دانستند.
و در تاريخ نيز بر حجاب چادر در مورد حضرت زهرا (س) و ساير اسوه هاى دينى در جامعه بانوان اسلامى اشاره و بعضاً تصريح شده است.

كدام همسر داري جهاد است؟

پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: نيكو همسر داري زن جهاد است و اين عمل را برابر تمامي جمعه و جماعات و حج و جهاد هاي مرد قرار مي دهد. مسلم است همان طوري كه ان اعمال خير و شايسته براي مرد به سادگي و رايگان به دست نمي آيد؛نيكو همسر داري زن هم چيزي نيست كه به رايگان حاصل شود.اگر زن جهاد اكبر نداشته باشد و تابع هوا و هوس باشد،هيچ گاه موفق به اين امر مهم نخواهد شد.

پس اساس همسرداري درست همان جهاد اكبر اوست كه با انجام آن در تمام مقامها و فضايل مرد ،همدوش او مي گردد.

بنابراين اسلام به هر عاملي كه باعث ايجاد انس و الفت ،و محبت بيشتر كانون خانواده شود ترغيب مي كند.

زن و شوهر بايد سعي كنند محيط خانواده توام با آرامش و صميمت و تفاهم باشد ؛ و با مراقبت در رفتار و گفتار و احترام متقابل و حسن معاشرت ،رضايت و محبت يكديگر راجلب نمايد.

دو همسر باد قدردان زحمات يكديگر باشند.اگر مرد مسئول تامين هزينه زندگي است،حاصل دسترنج خود را بدون منت و سخاوت مندانه صرف زندگي مي كند؛همسرش وظيفه دارد در قبال زحمات او قدردان بوده؛و هماره با روي گشاده از او تشكر نمايد.

اگر زن در امور منزل از تنوع و ظرافتهاي خاص استفاده نموده و صفا و محبت را به خانواده به ارمغان مي آورد ،شوهر نيز وظيفه دارد در قبال اين زحمات قدرداني نموده از خانه دار ي و همسر داري او تشكر نمايد.

لازم است زن و شوهر در تمام زمينه هاي زندگي مشترك ،اعم از امور داخلي و بيرون خانه هماره همدل و يار يكديگر باشند،و شوهر نيز نبايد تصور نمايد كه كارهاي داخلي خانه به او ربطي نداردو زن زن به تنهايي مسؤول آن است!

دو همسر بايد سعي كنند در مسائل خانه و خانواده مشاور يكديگر باشند ، زيرا مشاوره علاوه بر اينكه موجب استفاده و بهره گيري از تجارب و انديشه هاي يكديگر و شكوفايي استعدادهاست ، باعث احترام و شخصيت دادن و به حساب آوردن طرف مي باشد و در نهايت باعث محبت بيشتر مي شود.

زن و شوهر بايد با يكديگر صميمي و يكرنگ باشند، از هر چيزي كه باعث بي اعتمادي به يكديگر مي شود پرهيز كنند.

زن و جهاد

زن صدر اسلام، با حفظ حدودي كه خداوند براي او قرار داده بود، در صحنه هاي مختلف اجتماعي، سياسي و نظامي حضوري فعال داشته و به عنوان عنصري كارآمد، در دفاع از اسلام و حكومت اسلامي نقش هاي مهمي را ايفا مي كرد. حضور زناني مانند نسيبه، جراحه و ام عطيه كه در بسياري از غزوات و جنگ هاي پيامبر (ص) حضور داشتند و عهده دار مسوليت امداد بودند، راه را براي زنان امت اسلامي باز كرده كه در صورت نياز، مي توانند با حضور مستقيم به عنوان پرستار و هم چنين شركت غيرمستقيم، مانند تشويق مردان براي رفتن به جبهه، فرستادن امكانات و كمك براي رزمندگان اسلام اقدام كنند. بيان نقش زنان در جنگ هاي صدر اسلام در زمان پيامبر (ص) مي تواند راه گشاي امت مسلمان در شركت هرچه بيشتر آنان در نبرد با استكبار جهاني باشد.

 

حجاب ، تدبير آفرينش

اسلام كه زن را گوهر گران بهاي هستي مي داند، حجاب را همچون صدف، بهترين وسيله براي حفظ و ثبات شخصيت او معرفي كرده است. اسلام مقام زن را در جامعه بالا برده و براي ترقي و سعادت او، خدمات شايان قابل توجهي انجام داده است. حجاب و حيا كه از ويژگي هاي فطري زن است، تدبير نيكوي آفرينش براي حفظ مقام و موقعيت زن در برابر مرد است. زنان مسلمان در پرتو پوشش و حجاب اسلامي، نقش سازنده خود را ايفا نموده و ثابت كردند كه زن مسلمان، كالاي تبليغاتي نيست.

مقام زن در فرهنگ وحي

زن در فرهنگ اسلامي ما، مظهر قداست و پاكي و موجب خير و بركت شناخته شده و از ارزش و احترام فوق العاده اي برخوردار است. هويت زن، هويت جامعه است و در واقع ارزش گذاشتن به زن و كمالات وخدمات بي پايان او، ارزش نهادن به همه جامعه است. اين ارزش قائل شدن براي زن، فقط در دين مبين اسلام نيست و به طور كلي در فرهنگ وحي از زن به عظمت ياد شده است. براي نمونه مي توان به داستان حضرت مريم اشاره كرد. مريم مقدس، تجلي گاه يكي از بزرگ ترين اعجازهاي آسماني معرفي مي شود و وجود عيسي (ع) يكي از تجليات كمال روحاني اين زن به شمار مي رود. مريم، با تقوا و درايت بود و لحظه اي از توجه به پروردگارش باز نمي ماند و بر اثر همين فضائل آغوشش مهد پرورش عيساي مسيح گرديد.

الگوي زنان امت اسلامي

امت اسلامي، همواره زناني تربيت كرده كه شايسته است الگوي ديگران باشند. زن مسلمان معاصر از اين الگوها كم ندارد؛ چراكه زناني از بستر تاريخ برخاسته اند كه بشريت به وجود آنان افتخار مي كند و امت اسلامي از داشتن آنان به خود مي بالد. ولي همه اينها به يك الگوي مطلق منتهي مي شوند كه كسي جز دخت والا گهر پيامبر (س) و مادر حسنين و زينب قهرمان و ام كلثوم نام آور نيست.او كسي است كه يازده امام معصوم كه الگوهاي كامل همه انسانها هستند از نسل پاك اويند و جز او، كسي شايسته چنين مقامي نيست.

آري اگر زهرا نبود، راه بي نشان بود و زنان خداجوي، سرگردان و گمراه مي ماندند.

الگو در قرآن

قرآن كريم، پيامبر اسلام را الگو وانسان كاملي معرفي مي كند و در اين جهت ميان زن و مرد فرقي نيست؛ ولي خلق و خوي ويژه زنانه و احساسات لطيف و عواطف رقيق زن و مسوليت هايي كه در نظام آفرينش بر دوش او نهاده شده ، ايجاب مي كند كه زنان نيز، الگويي كامل و اسوه اي بي بديل از جنس خود داشته باشند تا بتوانند آن چه را از زن انتظار مي رود و قرآن و سنت نيز آنها را تاييد مي كند، در سيره اخلاقي، اجتماعي و خانوادگي او تبلور يافته بنگرند و به او تاسي جويند. بي ترديد، زهراي مرضيه (س) ، نسخه وجودي پيامبر اكرم (ص) است ولي در اين نسخه وجودي، مسائل بيشتري براي زنان تبلور يافته كه در عرصه خانواده و قلمرو اجتماعي مفيدتر و آموزنده تر است.

تاريخچه‌ بحث‌ حجاب‌ در اسلام‌

طلوع‌ خورشيد اسلام‌ در تاريكي‌ كفر و جهل‌ جامعه‌ قريش‌، بسياري‌ از روابط اجتماعي‌ و رفتارهاي‌ غلط شخصي‌ واجتماعي‌ آن‌ زمان‌ را باطل‌ ساخت‌ و انسان‌ را به‌ سوي‌ قانونمندي‌ نوين‌ و تكامل‌ يافته‌اي‌ رهنمون‌ ساخت‌. باهجرت‌ پيامبر اسلام‌(ص‌) به‌ مدينه‌ و ايجاد دولت‌ اسلامي‌، سوره‌ها و آيات‌ مدني‌ كه‌ معمولا به‌ قانونمندي‌ شخصي‌و اجتماعي‌ مي‌پرداختند، در شهر مدينه‌ بر وجود مقدس‌ پيامبر(ص‌) نازل‌ شدند; از جمله‌ اين‌ سوره‌ها و آيات‌،آيه‌ 31 سوره‌ نوراست‌ كه‌ در جامعه‌ اسلامي‌ مدينه‌ نازل‌ شد و بدين‌ ترتيب‌ سوره‌ نور را مدني‌ مي‌نامند.
در عرب‌ جاهليت‌، زنان‌ پوششي‌ نداشتند و زيورآلات‌ گوش‌، دست‌ و پايشان‌ را آشكار مي‌ساختند و از برخوردخلخالهاي‌ پاهايشان‌ در رفتار و آمدها صداي‌ موزوني‌ به‌ گوش‌ مي‌رسيد و آرايش‌ مو و صورت‌، بدون‌ پوشش‌سروگردن‌ به‌ همراه‌ زيورآلات‌ جلوه‌گري‌ جاهلانه‌اي‌ براي‌ مردان‌ داشت‌ تا ثابت‌ كنند كه‌ چنين‌ زيبايي‌ و زيوري‌دارند. آن‌گاه‌ خداوند خطاب‌ به‌ پيامبر فرمود:
اي‌ پيامبر به‌ زنان‌ مومن‌ بگو از نگاههاي‌ حرام‌ چشم‌ بپوشند و از ناموس‌ خود محافظت‌ كنند و زينت‌ و زيبايي‌خود را آشكار نسازند، مگر آنچه‌ كه‌ ظاهر است‌ و بايد روسري‌ها (مقنعه‌هايشان‌) را بر سروگردن‌ و سينه‌ قرار دهندو...
بعد از اين‌ آيه‌ سوره‌ مدني‌نور، زنان‌ مسلمان‌ جلوه‌ تازه‌اي‌ در سطح‌ شهر پيدا كردند، تا جايي‌ كه‌ ديگر زنان‌مسلمان‌ و پيرو پيامبر(ص‌) از زنان‌ كفار و حتي‌ زنان‌ مسيحي‌ و يهودي‌ حجاز تشخيص‌ داده‌ مي‌شدند; زيرا ظاهرزنان‌ مسلمان‌ در حدي‌ كه‌ قرآن‌ حكم‌ كرده‌ بود، پوشيده‌ شد و آنها ديگر خلخال‌ پاي‌ خود را به‌ صدادرنمي‌آوردند تا نامحرمان‌ از زيورآلات‌ پنهان‌ آنان‌ آگاه‌ شوند.

اين‌ آيه‌ ابتداي‌ تشريع‌ حكم‌ حجاب‌ و پوشش‌براي‌ زنان‌ مسلمان‌ در شهر مدينه‌ بود و براساس‌اين‌ حكم‌ الهي‌، زنان‌ مسلمان‌ با پوشش‌ متعارف‌شرعي‌ بيرون‌ مي‌آمدند و حتي‌ زنان‌ پيامبر(ص‌)در عصر آن‌ حضرت‌ سوار بر شتر مي‌شدند و درسفرها همراه‌ با حضرت‌ و گروهي‌ ديگر در عين‌رعايت‌ حجاب‌ آمد و شد داشتند.
همچنين‌ حضرت‌ زهرا(س‌) كه‌ براي‌دادخواهي‌ و بيان‌ حقانيت‌ در اوايل‌ حكومت‌ابوبكر از منزل‌ به‌ مسجد پدرشان‌ تشريف‌ بردند،مطابق‌ نقل‌ ابي‌منصور احمد طبرسي‌، صاحب‌كتاب‌ احتجاج و همچنين‌ نقل‌ ابن‌ابي‌الحديد ازعلماي‌ اهل‌ سنت‌ در جلد 16، حجاب‌ حضرت‌اين‌گونه‌ بوده‌ است‌ كه‌ خمار را بر سرشان‌پيچيده‌ بودند. خمار (با كسره‌ي‌ خ‌) به‌ معناي‌روسري‌ بلند(مقنعه‌) است‌ كه‌ جمع‌ آن‌ خمر باضمه‌ بر( خ‌ و م‌) است‌ و ناحيه‌ سروگردن‌ و سينه‌ رامي‌پوشاند و سپس‌ آن‌ حضرت‌ جلبابشان‌ را بر تن‌نمودند. جلباب‌ نيز لباسي‌ مانند عبا يا پيراهن‌ عربي‌بلند است‌، كه‌ همانند مانتوهاي‌ بلند، محيط بر بدن‌است‌ و جمع‌ آن‌ جلابيب‌ است‌.
آنگاه‌ حضرت‌ زهرا(س‌) با اين‌ پوشش‌ به‌همراه‌ جماعتي‌ از ياران‌، همفكران‌ و گروهي‌ اززنهاي‌ خويشاوند وارد مسجدالنبي‌(ص‌) شدند.

نقش زن در فرهنگ اسلام ...

زن در فرهنگ غرب جايگاه ندارد. او عنصري است كه در حد ابزار از آن استفاده مي كنند و هر بار با هر جرياني كه ايجاد مي شود و سيري كه غرب در پيش مي گيرد، او را مدعي تازه براي طي مسير خودشان قرار مي دهند. و اما در مورد اسلام، اگر در پي پاسخ هستيم بايد ببينيم تربيت يافتگان اين مكتب از ميان زنان مسلمان در طول تاريخ چه جايگاهي داشته اند تا بتوانيم بگوييم كه زن در فرهنگ اسلام چه جايگاهي دارد. شما حتماً توجه داريد در هياهو و سرگرداني هاي غرب در مورد زن و عليه نظام اسلامي و ادعانامه هاي تبليغاتي آنها، در دامنه تأثير تا كنون مشهود بوده است. اول تأثير تبليغات غربيها بر جوامع غربي است كه در اين باره بايد گفت: نه تنها خطر افرين نيست بلكه در نهايت به نفع ما تمام مي شود همانطور كه تا كنون شده است. و تأثير ديگر از طريق عوارض آن در داخل نظام اسلامي است آن هم توسط كساني كه متأسفانه در اين مورد نيز مرغوب و انفعالي عمل مي كنند. البته اين امر در واقع يكي از ترفندهاي شيطاني در برخورد با عناصر ايماني وجود انسان است كه اين ترفند در غرب و جلوه هاي غربي به صورت مصداق جهاني و در جوامع اسلامي به صورت اجتماعي و فرهنگي شكل و نمود پيدا مي كند. غرب اين دو تأثير را پي گرفته و تا كنون به موفقيتهايي هم دست يافته و اين در حالي است كه ما براي هر دو اين روشها و تنشها پاسخ و راه حل اجتماعي و جهاني در اختيار داريم. يكي از عيني ترين اين پاسخها و يكي از محوري ترين بنيانها و پايه هاي انقلاب يعني قم مقدسه توجه دارد. در مورد حضرت صديقه طاهره فاطمه الزهرا (س) جايگاه و شأني كه ايشان دارند نزد همه مردم جهان از شيعه و عامه ساير اديان و مكاتب الهي و توحيدي شناخته شده است. حتي در انجيل يوحنا اشارتي به حضرت زهرا (س) شده و ما هنوز در اين موارد آن كار فرهنگي بزرگ را انجام نداده ايم. و اين نمايانگر آن است كه زنان غرب نسبت به جايگاه زن در نظام غربي معترض هستند و يا جايگاهي براي آن نمي بينند. نقطه اتكا و توكل ما هم آن است كه ما يك اعتقادي داريم بر مبناي اين ضرب المثل كه ماه پشت ابر پنهان نمي ماند و معتقديم به محض اينكه يك مواجهه كوچك با انوار خورشيدي اسلام در غرب ايجاد شود اهالي مغرب زمين مي بينند كه تمام اين تبليغات پوچ بوده و اين خود به يك اهرم بزرگ فشار عليه غرب در دست مسلمانان تبديل مي شود.