نقش حضور مؤثر زنان در انتخابات

حضرت زهرا(س) با رفتار عملی خود نشان دادند که وظیفه مادری و همسری اولویت مهم برای زنان است و هیچ جایگزینی نمی‌تواند این وظیفه را انجام دهد، لذا هر زن باید با تمام وجود وظیفه مادری وهمسری خود را ایفا کند.

هر زن با ایفای نقش خود در خانواده می‌تواند جامعه‌ای شاداب و پویا را پایه‌ریزی کند و پس از ایفای این نقش مهم می‌تواند در زمینه توانایی‌هایی که دارد و با حفظ موازین شرعی و اسلامی وارد حوزه فعالیت‌های اجتماعی شود.

حضور پرشور زنان درعرصه پیروزی انقلاب اسلامی، در صحنه‌های مختلف جنگ تحمیلی و در پای صندوق‌های رأی در ادوار مختلف انتخاباتی کشور یک حماسه سیاسی بود.

زنان همواره در جبهه هاي جنگ سخت و جنگ نرم پيش قراول بوده و هستند و جامعه اسلامي نيز به بانوان توجه ويژه اي دارد.

زنان به دلیل دارا بودن نقش کلیدی که در خانواده دارند علاوه بر حضور خود در عرصه انتخابات می‌توانند در تشویق همسر و فرزندان خود برای حضور در این دور از انتخابات و خلق حماسه سیاسی نقش ویژه‌ای داشته باشند.

زنان جامعه در عرصه اقتصادی نیز حضور پررنگی دارند، نرخ مشارکت زنان در عرصه اقتصادی آمار خوب و قابل قبولی در این عرصه است که علاوه بر نشان دادن قابلیت زنان در عرصه‌های مختلف اقتصادی بیانگر زمینه‌سازی دولت برای این حضور موثر در عرصه اقتصادی کشور است. تاريخ نشان داده است كه زنان از ابتدا دوشادوش مردان در تمام صحنه هاي اجتماعي، اقتصادي ، فرهنگي و ... حضور داشته اند و در انتخابات نيز ضمن حضور گسترده در صحنه انتخابات، براي ديگر افراد خانواده و جامعه نيز ايجاد انگيزه خواهند كرد.


امام راحل فرمودند نقش زنان در انقلاب بيشتر از مردان بود . زنان چه در صحنه جنگ و چه در پشت جبهه خدمات موثري ارائه دادند و پس از انقلاب نيز براي سربلندي ايران اسلامي تلاش كرده اند. حضور حداكثري و گسترده زنان و مردان مي تواند زمينه ساز حماسه اقتصادي باشد.

دشمنان كشور همواره به دنبال ايجاد كردن توطئه ها هستند تا كشور را از پيشرفت خود بازدارند اما مسئولين دلسوز و مردم غيور و شجاع ما كه پايبند به آرمان هاي نظام و انقلاب هستند با خلق حماسه جديد هيمنه دشمن را خواهند شكست.

انتخابات از موضوعات مهمي است كه در تثبيت نظام نقش موثري دارد و زنان و مردان كشور اسلامي مان در 24 خرداد همچون گذشته حماسه عظيمي را خلق خواهند كرد.

 

هل جزاء الاحسان الا الاحسان

طول تاريخ خصوصاً در دهه هاي اخير به زن ظلم كرده و هميشه اين مرد است كه ظلم مي كند و ظلمش همه جانبه است. حال با توجه به همه اين تبليغات كه ريشه هايش غرب است يعني زن در موضع خاص خودش قرار گيرد و مرد هم همچنين. ما مي بينيم كه ثمره اين اعتدال در شرايطي كه به صورت بنيانها و پايه ها در دو نمود حداگانه بر حسب تكليف قرار گيرند نه تنها مزاحمتي با هم نخواهند داشت، بلكه بر اساس سنتهاي الهي دو عالم به رشد يكديگر كمك نيز خواهند كرد. به همين دليل يكي از انحرافات جديدي كه ممكن است در بحثها به وجود‌آيد اين است كه حالا بياييم و تقابل بين خانواده را مطرح كنيم. در صورتي كه اگر همه چيز را به شاخص محوري عدل برگردانيم و بتوانيم اين شاخص را به عنوان مبنا قرار دهيم،نه به خانواده لطمه اي وارد خواهد شد و نه به حركتهاي زنان. در اوايل شكل گيري انقلاب بحث حق طلاق، تساوي حقوق، سربازي رفتن مردان و زنان و ساير مباحث بي بنيان از اين قبيل مطرح بود كه امام راحل با قاطعيت ، مقابل آن ايستادند و مقدمه مخالفتها هم پايه انقلاب و قيام بعدي مردم عليه رژيم ستمشاهي شد. از اين تاريخ به بعد رژيم طاغوت لطمه زيادي از امام خورد. بعد از انقلاب هم بحثهايي چون حجاب، رنگ چادر، ارث، حضانت، ديه، رئيس جمهوري شدن زنان، وزارت و حتي ولايت و حكومت زنان مطرح مي شود. اين بحثها رد پاي خود را تا خارج از مرزهاي ما هم كشيده است.

در سفر به بوسني، خبرنگار بوسنيايي نشريه ليليان در مصاحبه اي از يكي از بانوان ايراني پرسيدند كه تعداد نمايندگان زن در مجلس چقدر است، ايشان جواب داد: براي ما تعداد مهم نيست اصل تأثير است. براي مردم هم همينطور است و اگر زنان با تأثير وارد مجلس شوند ما آن وقت افتخار مي كنيم، اما اگر 50 نفر به عنوان سياهي لشكر وارد مجلس شوند هرگز افتخار نخواهيم كرد. مهم كيفيت و نوع برخورد اين زنان در مجلس است و تعداد زياد بودن تأثير گذاري اهميتي ندارد البته در مورد مردان هم همينطور است. ترديدي نيست كه پرداختن به الگوي زهرايي مشقت دارد و تصميم درست و جدي مي خواهد .

درست، از اين باب كه ما حضرت ز هرا (س) را نبايد خلاصه كنيم به عنوان الگوي برتر زنان بلكه ايشان راه وجود همه بشريت را تهذيب كرد. در طول سالهاي انقلاب و دفاع مقدس شاهد بوده ايم كه صحنه هاي جنگ وعمليات مختلف با رمز يازهرا! بركت و نور خودش را گرفته و مي گيرد كه اين نشان دهنده اقتداي جامعه اسلامي به ساحت وجودي حضرت زهرا (س) است. اما وجه جدي آن، اين است كه ببينيم آيا تكليفي كه براي الگوگيري از حضرت زهرا (س) در مورد زنان داشته ايم در اين تكليف موفق بوده ايم كه حالا  ميخواهيم در مورد الگوي عمومي آن هم صحبت كنيم. آيا كار ما زنان با حضرت زهرا تمام شد كه گردهمايي زنان اعلام مي كنند كه حضرت زهرا (س) الگوي مردان نيز هست!. جامعه مردان ما به هر صورت در موردحضرت زهرا (س) رويكرد و الگوگيري بهتري داشته است ، چون برادران ما در پرتو اين نام وارد ميدان جهاد و مبارزه شده اند، اما زنان چه؟ زنان از كدام آب و رنگ زيبا و زيور و رفاه آسايش خود در راه آن حضرت گذشته اند؟ به راستي چقدر از دغدغه هاي ولايي حضرت زهرا (س) دغدغه امروزي عموم زنان ما و دست اندركاران امور زنان كشور است؟

استكبار براي حذف و سست نمودن سيستم آموزشي، در جهت محو چهره باطني حجاب در زنان مسلمان، كار گسترده اي كرد تا جايي كه پس از ضعيف شدن بنيه آموزشي – معنوي زنان محجبه در دفاع از فرهنگ حجاب، حجاب را به عنوان عقب افتادگي فكري و ذهني زن مسلمان جلوه داد. براي تثبيت اين باور تبليغات گسترده اي تدارك ديد بايد دانست نطفه اين تفكر بر سستي جامعه اسلامي نهاده شده بود و استعمار فقط آموزشي صحيح و رشد فرهنگ حجاب تنها به حفظ ظاهري آن مطابق جلوه گيريهاي عرف كشاندند. قدرت فكري و بالندگي زن را در مقابل تهاجم فرهنگي كاهش و در حد عرف قرار دادند و براي بكارگيري نيروي بالقوه او و رشد تعقلش، تلاش نكردند. در حالي كه حجاب ملاك عقل عملي زن مسلمان و ملاك اثبات زمينه هاي رشد فرهنگي – فكري اوست و مسلماً جامعه بايد در آينده در قبال كوتاهيهاي خود نسبت به اين منبع غني فكري – فرهنگي ، پاسخگو باشد.

در روايتي از امام صادق (ع) در اين زمينه پس از طرح و اثبات محاسني خلقت زن و مرد و يكساني هويت و حقيقت وجودي زن و مرد ، به رسالت زن و ضرورت گسترش آگاهي او از تعاليم ديني مي پردازد و اين امر را تعهد تاريخي انسان و مهر تمامي زنان قرار مي دهد تا مرد بداند كه زن امانت الهي است و شيوه امانتداري را بايد به همراه ضمانت آموزش تعاليم ديني پاس دارد. پس آدم (ع) گفت: اي پروردگارم حوا را از تو خواستگاري مي كنم پس رضايتت به اين امر چگونه است؟ خداي عزوجل فرمود: رضايت من اين است كه تو تعاليم ديني را به او بياموزي. پس گفت: خداوندا اين امر از جانب تو بر من است اگر ميخواهي وظيفه من باشد اگر مي خواهي از جانب تو اين امر بر عهده و گردن من باشد. پس خداي عزوجل فرمود: اين امر بر تو است و او را به تزويج تو در آورده ام. متأسفانه از نظام آموزش ديني براي اين مهم برنامه ريزي نشده است و براي دستيابي به تفّقه زنان براي پاسخگويي به نيازهاي آنان بسيار فاصله دارد. مراكز ديني نيز عموماً به تبليغات و گسترش آگاهي عمومي در سطح عامه مي پردازد. از تشويق و ترغيب و ايجاد انگيزه به همراه تدارك نظام آموزشي بالنده حداقل در جهت اجتهاد در مسائل زنان – كوتاهي مي كنند. در صورتي كه سهم مهمي از فرهنگ ديني بر دوش زنان قرار دارد و زنان تا به امروز از ايفاي آن سربلند بيرون آمده اند. اما بايد گفت: هل جزاء الاحسان الا الاحسان آيا پاداش در برابر احسان جز احسان است؟

 

موضوع‌شناسي‌ حجاب‌

حجاب‌ از ماده‌ حجب‌ به‌ معناي‌ پوشش‌ است‌. البته‌ مسئله‌ حجاب‌ كه‌ مربوط به‌ پوشش‌ زن‌ مسلمان‌ است‌، از مسئله‌حرمت‌ نگاه‌ به‌ زن‌ مسلمان‌ كه‌ مربوط به‌ مرد است‌، بايد تفكيك‌ شود. ممكن‌ است‌ پوشش‌ در شرايطي‌ واجب‌نباشد، ولي‌ نگاه‌ كردن‌ حرام‌ باشد. بنابراين‌ موضوع‌ نظر و نگاه‌ به‌ زن‌ مسلمان‌ غير از موضوع‌ حجاب‌ است‌ كه‌مربوط به‌ زن‌ مسلمان‌ است‌; زيرا موضوع‌ نگاه‌ به‌ زن‌، مربوط به‌ مرد مسلمان‌ است‌ كه‌ در دو قلمرو با قصد لذت‌جنسي‌ و بدون‌ قصد لذت‌بردن‌ در مواقع‌ مختلف‌ مورد بررسي‌ فقهي‌ قرار مي‌گيرد. بنابراين‌ موضوع‌ حجاب‌ زن‌در جامعه‌، ربطي‌ به‌ نگاه‌ مردان‌ به‌ زنان‌ در جامعه‌ ندارد; بلكه‌ موضوع‌ حجاب‌ به‌ لحاظ محدوديت‌ زنان‌ مسلمان‌ يااحترام‌ به‌ آنان‌ مستقلا بحث‌ مي‌شود.

 


حجاب

يكي‌ از مسائل‌ مهم‌ زنان‌ مسلمان‌ به‌ لحاظ حضور آنان‌ در جامعه‌ و اشتغال‌، موضوع‌ حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ است‌.حجاب‌ از ضروريات‌ فقه‌ اسلام‌ مي‌باشد. هيچ‌ فقيه‌ شعيه‌ يا سني‌ نه‌ تنها مخالفتي‌ با حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ نداشته‌ است‌،بلكه‌ فقها به‌ حكم‌ قرآن‌، وجوب‌ حكم‌ حجاب‌ زن‌ مسلمان‌ را يكي‌ از ضروريات‌ دين‌ اسلام‌ مي‌دانند، گرچه‌ از مسئله‌حجاب‌ در شرع‌ اسلام‌ تعاريف‌ مختلفي‌ از علماي‌ شيعه‌ و سني‌ در كتابهاي‌ فقهي‌ و تفسيري‌ مطرح‌ شده‌ است‌، اماحجاب‌ به‌ هر مفهوم‌ و معنايي‌ كه‌ باشد، تعارضي‌ با مفهوم‌ و معناي‌ حضور زن‌ در جامعه‌ ندارد، اگر چه‌ بعضي‌ ازمصاديق‌ حجاب‌، بنا به‌ تفاسير علماي‌ مذاهب‌ اسلامي‌، ممكن‌ است‌ در عمل‌ موجب‌ سختيهاي‌ فراواني‌ براي‌حضور زن‌ مسلمان‌ در جامعه‌ باشد، ولي‌ اين‌ موضوع‌ به‌ برداشت‌ خاص‌ يا سليقه‌اي‌ بعضي‌ از علماي‌ مذاهب‌مختلف‌ اسلام‌ برمي‌گردد كه‌ با مباني‌ فقه‌ اماميه‌ و مستندات‌ تاريخي‌ زنان‌ پيامبر(ص‌) چندان‌ منطبق‌ نيست‌.
لازم‌ به‌ ذكر است‌ بحث‌ مفصل‌ حجاب‌ ضمن‌ مباحث‌ حقوق‌ زنان‌ كامل‌ نيست‌، بلكه‌ نيازمند سرفصلها و عناوين‌متعددي‌ است‌ كه‌ در حد يك‌ مقاله‌ يا كتاب‌ مستقل‌ قابل‌ بررسي‌ است‌، اما مسئله‌ حجاب‌ را به‌ لحاظ يك‌ مقوله‌فرهنگي‌ در قلمرو فقه‌، قانون‌ و سياست‌; همچنين‌ حضور زنان‌ مسلمان‌ در جامعه‌، مورد بررسي‌ قرار مي‌دهيم‌.

در رعایت آداب اجتماعی و سیاسی

 فاطمه (س) در رعایت قانون و آداب اجتماعی و سیاسی سرآمد بود.

محدثان و مفسران آورده اند که پس از این آیه شریفه

« لا تجعلوا دعا الرسول بینکم کدعا بعضکم بعضا » (سوره نور،آیه63)

« خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن برخی از خودتان به برخی دیگر، قرار مدهید

فرود آمد و خدای جهان آفرین هشدار داد که پیامبرش را با عنوان و ادب موردنظر خدا و هماهنگ با رسالت او صدا زنند، نه با اسم تنها؛ دخت گرانمایه پیامبر نیز که سمبل ادب و درایت و تبلور و تجسم معرفت و خرد بود وپیشتاز در عمل به قرآن، دیگر پیامبر را «پدر» صدا نزد، بلکه با عنوان رسالت، «یا رسول الله » صدا میزد که پیامبر فرمود: «دخترم! فاطمه جان ! شما چرا؟؟! » . خود آن حضرت فرمود: یکبار پدرم را سه مرتبه «یارسول الله» صدا زدم اما به من نگریست و تبسم کرد و چیزی نفرمود تا بگویم: پدر! پدرجان! وآنگاه رو به من فرمود: دخترم فاطمه جان ! این دستور در مورد تو و خاندان و دودمان پاکت نازل نشده است . تو از من هستی و من از تو. شما مرا همواره پدر صدا بزن که اینگونه ندای تو قلب مرا زنده و شاداب میسازد و خدای را خشنود .

ژرف اندیشی و آینده نگری حضرت فاطمه(س)

 بیشتر افراد و جوامع، فرزندان حال هستند و در زمان حال زندگی میکنند؛به آنچه هم اکنون دارند دل خوش اند، و به آینده نگری و دوراندیشی چندان شور و شوقی نشان نمیدهند .

کسانی هم که در زمان گذشته می اندیشندو در گذشته زندگی میکنند بسیارند .آنان همواره اسکلت متلاشی شده رخدادهای خوشایند یاناخوشایند گذشته و خاطره های شادی بخش و غمبار آنرا از گور تاریخ بیرون کشیده و به تشریح آن می پردازند وبدون عبرت آموختن از آنها و اندیشه در راز و رمز پیدایش آنها، فرصت و امکانات خویش را به نقش قبر گذشته ها می گذرانند و بر آن حوادث پوسیده یا اشک حسرت میریزند یا بیهوده می بالندو می نازند، و در این میان آنانی که به آینده، آنهم آینده دور بیندیشند بسیار اندک اند.

و بانوی بانوان از این شمار اندک و یا سالار و پیشوای چنین انسانهایی است. او از شخصیت والایی بهره ور بود که از ویژگی هایش دوراندیشی و آینده نگری را میتوان نام برد.

او پس از به انحراف کشاندن جامعه و روند تاریخ بوسیله بازیگران«ثقیفه»،از سر خیرخواهی و بشردوستی ونگرانی برای دین و دنیای جامعه هشدار داد و روشنگریها کرد و سخت کوشیها و مجاهدتهایی شهامتمندانه نمود، از جمله به زنان مهاجر و انصار ،آینده خطرناکی راکه ارتجاع و استبداد برای جامعه رقم میزد، اینگونه پیش بینی فرمود:

« اما به جان خودم سوگند باد که نطفه این تبهکاری و فساد بسته شد؛ اینک شمایان انتظار بکشید تا این بیماری مرگبارتباهی و فساد و قانون شکنی و قانون ستیزی در کران تا کران جامعه و امّت ریشه بدواند و همه جا منتشر شود . هشدارتان باد که از این پس از پستان شتر خلافت و حکومت خون خواهید دوشید و زهری مرگبار، که خورنده آن را نابود میکند. در اینجاست که باطل گرایان زیان خواهند کرد و نسلهای آینده درخواهند یافت که ثمره کار زشت و فرجام عملکرد مسلمانان صدر اسلام پس از رحلت پیامبرشان چه بوده ، وآنگاه قلبهای شما با فتنه ها الفت خواهد گرفت و آرام خواهد شد.

هان ای مادران نسلهای فردا ! با انحراف عظیمی که در برابر دیدگان شما واقع شد، اینک شما را به شمشیرهای برهنه و برنده بشارت میدهم و به میانداری و یورش تجاوزکاران ستم پیشه، و به هرج و مرج و بهم ریختگی اوضاع و احوال جامعه ، و به خودکامگی و دیکتاتوری و استبداد سیاه از سوی ستمکاران. به روزگاری که حقوق اقتصادی و اجتماعی شما را سخت اندک خواهند ساخت و حق طلبان ،آگاهان و آزادیخواهان شما را بوسیله شمشیرهای ستم درو خواهند کرد .

پس دریغ و حسرت بر شما باد !

کارتان به کجا خواهد انجامید ؟ و فرجام زندگیتان چگونه خواهد شد؟

در حالیکه حقایق و واقعیات بر شما پنهان و مخفی گشته و نمیدانید چه فاجعه سهمگینی را رقم زده اید؟

من از سر خیرخواهی حقایق را گفتم ، دوراندیشی و آینده نگریها کردم، از خطرها و آفتها شما را هشدار دادم، اما دریغ و درد که گوش شنوا نیست. آیا من میتوانم شما را در حالیکه نمیخواهید به کاری مجبور سازم ؟؟ »

بدین سان فاطمه حقایق را گفت و تارخ و گذشت زمان و رخدادهای غمبار آن ، درستی آینده نگری او را به اثبات رساند .

او فجایع بزرگی چون کشتار «مالک بن نویره» و یارانش بدست کودتاگران، قتل عامها و شکنجه های امویان به نام دین، پستیها و رذالتها و دین فروشیهای عباسیان به نام خدا ومذهب، تحمیل مذهب سالاری مخوف و هراس انگیز به مردم تشنه عدالت و آزادی، بت سازیها و بت تراشیها از زورمداران و خودکامگان ، حادثه جانسوز کربلا، ماجرای حره وقتل عام مدینه ، شقاوتهای تکان دهنده در گوشه و کنار دنیای اسلام ، تکه تکه شدن قدرت و شوکت مسلمانان ، پایمال شدن حقوق و آزادی های اساسی و انسانی مردم بوسیله انحصارگران ، و در نتیجه ، انحطاط و عقب ماندگی امت پدرش را در روند تاریخ ، همه و همه را میدید و از سر خیرخواهی هشدار میداد.

ایکاش سخنان او جدی گرفته میشد و به آینده نگریهای او بها میدادند تا روزگاری جز آنچه امروز مسلمانان دارند ، داشتند و سرنوشت بشریت نیز امروز سرنوشت دیگری بود . اما دریغ و درد که جاه طلبیها ، مقام پرستیها، خودکامگیها و خورستیها آفت جان و هستی و آینده توده هاست و این بیماری مرگبار در تاریخ اسلام ، نخست از ثقیفه برخاست و سرطان وار پیکر جامعه اسلام را در بر گرفت.

زنان غربي و بحران معنويت

آيا زنان غرب و شرق و كشورهاي سرمايه داري كه بنا به ادعاي خود به توسعه دست يافته اند مشكلات خانوادگي و اجتماعي ندارند؟ آيا خشونت و ظلم در جامعه آنان رخت بربسته است كه به عنوان مدينه اي فاضله سعي دارند خود را مطرح نمايند؟ يا آنكه ظلم و خشونت عليه زنان در اين كشورها به مراتب بيشتر از كشورهاي جهان سوم است. آيا چنين نيست كه برنامه ريزان جهاني، براي مخفي كردن خلاءهاي فرهنگي جوامع خود و پنهان نمودن غناي فرهنگي كشورهايي كه زنانش در انسيت معنوي بسر مي برند به چنين شيوه ها را به دامي عميقتر اندازند و آنان را به عنوان دست پرورده هاي خودآموز خود قرار دهند. چگونه ممكن است فرهنگي كه تفكر ماديش، بر اساس بقا و خرد كردن ضعيف به وسيله قوي شكل گرفته است، بطور حقيقي طرفدار و حامي مستضعفي به نام زن باشد؟ آيا رشد نهضتهاي زنانه همچون فمنيسم ، در اصل اعتراضي به ظلم و اجحاف به زن در كشورهاي غربي نيست؟ آيا زن توسعه يافته غرب! بيش از آنكه از عدم تساوي و تبعيض در كشورهايشان رنج ببرند از طرد اخلاق و وجدان و ارزشها كه مي توانست يكتا حامي مظلومان باشد رنج نمي برند؟ به نظر مي رسد تمامي شعارها و حركتهاي آنان نشان دهنده فقر عاطفي – رواني و معنوي حاكم بر غرب است ، كه آنان را براي جبران مافات به اين راه كشانده است. و بحران معنويت، مسئله اي جديدتر از بحرانهاي ديگر فكري و فرهنگي يا نهضتهاي فكري و يا فمينيسم است

بنابراين تحمل مدلهاي توسعه غرب و شرق بر كشورهاي ديگر، تنها باعث پيروي غلط از الگوي سقوط يافته زن غربي و تعميق نابرابري ميان زن و مرد از طريق طرد ارزشها، اخلاق و مفاهيم فرهنگي اين كشورها است. لذا تأكيد بر گسترش بي رويه فعاليت زنان در تمامي امور – در برنامه ريزي كمي كشور – بدون پي‌ريزي پايه هاي صحيح ذيل، ضربان جبران ناپذيري به شخصيت زن، استحكام خانواده و تزلزل بنيانهاي ساختاري جامعه وارد مي آورد: 1- تعميق و اصولي نمودن زمينه مشاركت. 2- توجه به رشد ارزشها به عنوان اصل در برنامه ريزي مشاركت اجتماعي. 3- ايجاد زمينه هاي فكري،‌معنوي، تخصصي در زنان، براي مشاركت اساسي تر در امور كشوري .

حكومت و مشاركت سیاسی - اجتماعي زنان

اسلام، زن را نيروي مازاد و طفيلي اجتماع محسوب نمي نمايد و براي آنكه نيمي از نيروي زن در اداره خانواده – كه قديميترين و مقدسترين نهاد بشري است – صرف مي شود، اين كمبود نيرو را در برنامه ريزي حكومتي به گونه اي لحاظ و جبران مي كند،‌تا خسراني به زن و ايفاي وظايف خانوادگي او وارد نشود. تمامي وظايفي را كه زن در خانواده بر عهده دارد به گونه اي با نيازها و زمينه هاي فطري – طبيعي او همخواني دارد و براي حفظ تعادل نظام حكومتي لازم است در برنامه ريزيهاي كلان ، به اين امور توجه كافي مبذول شود. چرا كه بي اعتبار كردن كار زن در درون خانواده يا بي توجهي به نقش مشاركت عظيمي كه او مي تواند در امور اجتماعي داشته باشد، ظلمي اساسي به او و ستمي ريشه اي به روند تعالي نظام محسوب مي شود. متأسفانه در برنامه ريزيهاي اجتماعي، آنگونه كه شايسته است، توجه دقيقي به تمامي ابعاد وظايف و تواناييهاي زنان نشده است و شايد به اين سبب است كه نقش اساسي او – هم به وسيله خودش هم به وسيله كل اجتماع – هنوز ناشناخته مانده است. فشار بين المللي با متشنج كردن افكار عمومي ، سعي در پنهان كردن و ناشناخته ماندن اين نقش دارد. تا بتواند هر زمان كه نياز ديد بهره برداريهاي لازم را بنمايد.

حجاب

 استكبار براي حذف و سست نمودن سيستم آموزشي، در جهت محو چهره باطني حجاب در زنان مسلمان، كار گسترده اي كرد تا جايي كه پس از ضعيف شدن بنيه آموزشي – معنوي زنان محجبه در دفاع از فرهنگ حجاب، حجاب را به عنوان عقب افتادگي فكري و ذهني زن مسلمان جلوه داد. براي تثبيت اين باور تبليغات گسترده اي تدارك ديد بايد دانست نطفه اين تفكر بر سستي جامعه اسلامي نهاده شده بود و استعمار فقط آموزشي صحيح و رشد فرهنگ حجاب تنها به حفظ ظاهري آن مطابق جلوه گيريهاي عرف كشاندند. قدرت فكري و بالندگي زن را در مقابل تهاجم فرهنگي كاهش و در حد عرف قرار دادند و براي بكارگيري نيروي بالقوه او و رشد تعقلش، تلاش نكردند. در حالي كه حجاب ملاك عقل عملي زن مسلمان و ملاك اثبات زمينه هاي رشد فرهنگي – فكري اوست و مسلماً جامعه بايد در آينده در قبال كوتاهيهاي خود نسبت به اين منبع غني فكري – فرهنگي ، پاسخگو باشد.

نهضت اسلامی زن سفید بود !!!!!

اسلام بزرگترين خدمتها را نسبت به جنس زن انجام داد. خدمت اسلام به زن تنها در ناحيه سلب اختيار داري مطلق پدران نبود. بطور كل به او حريت داد، شخصيت داد، استقلال فكر و نظر داد. حقوق طبيعي او را به رسميت شناخت. اما گامي كه اسلام در طريق حقوق زن برداشت با آنچه در مغرب زمين مي گذرد و ديگران از آنها تقليد مي كنند دو تفاوت اساسي دارد. اول به ناحيه روانشناسي زن و مرد: اسلام در اين زمينه اعجاز كرده است. تفاوت دوم در اين است كه اسلام در عين آنكه زنان را به حقوق انسانيشان آشنا كرد و به آن شخصيت و حريت و استقلال داد هرگز آنها را به تمرد و عصيان و طغيان و بدبيني نسبت به جنس مرد وادار نكرد. نهضت اسلامي زن، سفيد بود، نه سياه و نه قرمز و نه كبود و نه بنفش. احترام پدران را نزد دختران و احترام شوهران را نزد زنان از ميان نبرد و اساس خانواده را متزلزل نكرد. ولي هميشه از آن سوي اقيانوسها ناله ها به آسمان بلند مي شود كه اي واي كانون مقدس خانواده متلاشي شد، اطمينان پدري از ميان رفت، با اينهمه فساد چه كنيم؟ با اين همه بچه كشي و سقط جنين چه كنيم؟ با چهل درصد نوزاد زنا چه كنيم؟ نوزاداني كه پدران آنها معلوم نيست و مادران آنها چون آنها را در خانه پدري مهربان به دنيا نياورده اند علاقه اي به آنها ندارند و همينكه آنها را به يك مؤسسه اجتماعي تحويل مي دهند هيچ وقت به سراغ آنها نمي آيند. در كشور ما نيازمندي به نهضت زن هست. اما نهضت سفيد اسلامي نه نهضت سياه و تيره اروپايي.