میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) مبارک باد.
یک سایه ، یک سکوت ، نه بغضی که بی صدا |
مرضیه داوری |
عن الرّضا عليه السلام :
"أحسـن الظّن بالله فانّ مَن حسـن ظنّه بالله كان عنـد ظنّه وَ مَن رَضى باْلقَليل مِنَ الرّزق قُبلَ مِنه اليَسير مِن العمل وَ مَن رَضى باليَسير مِن الحلال خفّت مؤونته و نعم اهلهوَ بصّره الله دار الدّنـيا وَ دَواءهـا وَ أخـرَجه منها سـالِماً إلى دارالسّلام ".
امام رضا عليه السلام فرمود :
"به خداوند خوشبين باش، زيرا هر كه به خدا خوشبين باشد، خدا با گمان خـوش او همراه است و هر كه به رزق و روزى اندك خشنود باشد، خـداوند به كردار اندك او خشنود باشد و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشـد، بارش سبك و خانـواده اش در نعمت باشد و خـداوند او را به دنيا و دوايـش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دارالسلام بهشت مي رساند ".
دميدن آفتاب امامت از افق خانه امام كاظم عليه السلام جلوهاي ديگر از رحمت الهي بر عالميان بود.
اين بار، در «ذيقعده سال 148» «رضاي آل محمد» درخشيد و خط «ولايت» در وجود او به عنوان پيشواي حق تداوم يافت.
«امامت» از ديدگاه اهل بيت، كارواني است كه باري از معرفت و تقوا و اخلاص دارد. كه در راه هدايت و ارشاد، ره ميسپارد و مقصدش «فلاح امت» است و «امام»، قائد و قوام بخش بناي امت، و سلسلهاي از نور، هدايت، تعهد، جهاد و شهادت است، و «ائمه شيعه» اسوه زندگي و الگوي اخلاقاند.
چشممان روشن، كه در تاريكخانه تاريخ، از خانه ولايت، خورشيدي ديگر سربركشيد و در تداوم راه، از «مدينه» تا «طوس» را پيمود و از بركت اين هجرت، ايران براي هميشه در چشم انداز پرتو «امامت» قرار گرفت، آن پيشوا، هنگام توديع دردمندانه با «تربت احمد»، گردي از ايمان آن مزار برگرفت و بر اين خاك پاشيد و سرزمين عجم را با پيام رسول عرب عجين نمود و سرزمين سلمان را بيمه «خط اهل بيت» ساخت.
اينك، خورشيد دين از خاك خراسان ميتابد. اينك، ميلاد «علي بن موسي الرضا عليه السلام» است.
و ... ايران ، به اقيانوس «عرفان علوي و رضوي و موسوي» وصل است. چرا كه مرقد هشتمين امام، بعنوان يكي از چهار نگين گرانبها در اين مملكت محمد صلي الله عليه و آله و سلم ميدرخشد.
هر روز بامداد خورشيد از سمت خاور سر برآورد، و از فراز گنبد طلايي «سلطان طوس»، نور افشاني ميكند، و بر اين خاك شيعه خيز و تربت عاشق ميپرورد، ميتابد و زر ميفشاند.
خورشيد وجود امام هشتم فروغ بخش آن آفتاب عالمتاب است كه در سپهر گردون ميگردد.
و كدام شرق، دو خورشيد دارد؟
و كدام خاك مهد مشرقين و دو خاور است؟
اما شمايلي از سيماي اين خورشيد:
شجاع، بخشنده و كريم بود. در علم و عبادت، سرآمد اهل زمان خويش به شمار ميرفت.
وارستهاي زاهد و دانايي بينظير بود.
به دانش و تقواي او همه اعتراف داشتند.
حتي دشمن خونياش ـ مأمون ـ چندين بار و به مناسبتهاي گونهگون، از امام به عنوان داناترين عابدترين و وارستهترين مرد، ياد كرده است.
به گفته «ابن جوزي»: در سن بيست و چند سالگي در مسجد رسول صلي الله عليه و آله و سلم مينشست و براي مردم فتوا ميداد.
«حضور در زمان» داشت. نسبت به مسائل فكري و اعتقادي و شبهههاي دانشمندان اديان و مذاهب مختلف، جوابي حاضر و پاسخي دندانشكن داشت. اخلاقش نيكو و برخوردش كريمانه بود. فرزند پيامبر بود و وارث خلق و خوي آنكه براي تكميل مكارم اخلاق برانگيخته شده بود.
سخن كسي را قطع نميكرد. كلامي كه موجب رنجش خاطر مسلماني گردد نميگفت از خدمتكارانش كسي را مورد عقاب و سرزنش قرار نميداد.
در مجلسي كه ديگران حضور داشتند. پايش را دراز نميكرد.
تكيه نميداد، خندهاش به قهقه نميرسيد و از تبسم فراتر نميرفت.
هنگام غذا، همه خدمتكاران را سر سفره مينشاند.
به نيازمندان و مساكين، بسيار كمك ميكرد و اين اعانت و دستگيري را،نه از سر منت نهادن، بلكه به شكرانه نعمت الهي انجام ميداد.
جلسات بحث و مناظرهاش با ديگران، نقش حساس در تحكيم ولايت و روشنتر نمودن «حق» داشت و حيات سياسي ـ اجتماعي امام رضا عليه السلام مايه بركات فراوان براي شيعه بود.
عالم اهل بيت بود و پناه درماندگان و الگوي اسوه جويان.
و نمونه بود .... نمونه «بودن» .
و ..... «امام» بود، امام در انديشهو اخلاق و ايمان و رهبري.
زاد روز ميلاد اين «خورشيد»، بهانهاي است كه نگاهي به ذخيره معنوي دين و ايمانمان در اين سرزمين داشته باشيم و ماه ذيقعده را قدر بدانيم، كه در روز نخست اين ماه، ولادت حضرت معصومه عليها السلام بود، و در يازدهم اين ماه، زاد روز حضرت رضا عليهالسلام است. اينگونه است كه «مشهد» و «قم» از وجود مرقد مطهر اين دو اسوه پاكي، برخوردار است. يكي الگوي مردان شرف خواه، ديگري الگوي بانوان عصمت جوي و عفاف گزين.
«قبله هشتم»، مغناطيس دلهاست كه همه روزه و همه ساله،انبوهي از قلبهاي عاشق و دلهاي شيدا را به سوي خود ميكشد.
مشهد، كه مدفن اين آفتاب عترت است، در مركز اين دايره جذبه و كشش قرار گرفته است و اين خواهر و برادر، كانون جاذبههاي معنوي اين مرز و بوم شدهاند.
اينست كه «11 ذيقعده»، فرخنده است. گرامي باد اين ميلاد خجسته، كه بركتهايش بيپايان است و شادان باد دلهاي شيفته، كه با مهر اين خاندان، آبادان است و با عشق آرميدگان اين آستان، خرم و خرسند.
"کلمه لا اله الا الله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابي"
"لا اله الا الله دژ استوار من است، پس هركس در اين حصار وارد شود از عذابم محفوظ است".
امام چند قدمى حركت كردند و سپس برگشت و فرمود:
"بشرطها و انا من شروطها"
"به شرطهاى آن و من از جمله شرطهاى آن هستم"
مقصود امام(عليه السلام) از شرطها، اعتراف به اين واقعيت است كه حضرت رضا(ع) مانند پدرانشان از سوى خدا امام و حجت است و اطاعتش بر همه واجب است.